۱۳۹۲ فروردین ۱۶, جمعه

در وصف کیری بودن روزگار

شاید همین «کیری بودن روزگار» بیشتر از همه ی جملات ترکیبی معنی داشته باشه. معیار کیری بودن روزگار برای هر آدمی فرق میکنه. پس حدودا ۷ میلیارد معنی برای کیری بودن روزگار داریم. یکی گوشه خیابون خوابیدن براش کیری حساب میشه، یکی هم اوف شدن انگشتش هنگام شمردن دسته پولش. یکی نداشتن دوست و اون یکی هم دوست بیش از اندازه داشتن. یکی از زنگ نزدن طرفی که باهاش شبو گذرونده بود، یکی دیگه هم لای اره برقی نرفتن اونی که شبا باهاش تو یه تخت میخوابه. حالا خیلی چیزای دیگه هم هست. میگم که بیشتر از ۷ میلیارد. تازه میتونه خیلی هم بیشتر باشه، چون معیار کیری بودن زندگی با افزایش سن آدم هم فرق میکنه. تو بچگی معیار کیری بودن زندگی به نداشتن تفنگ اسباب بازی ختم میشد و الان شاید به نداشتن تفنگ واقعی برای خودکشی ختم شه ( حالا به کنار که Kurt Cobain تفنگه رو داشت و تو همچین روزی به زندگی کیری خودش پایان داد). ولی شاید زندگی کیری نیست واقعا. شاید شرایط باعث بشه که سخت باشه، که هست. ولی شاید خودمون تو کیری بودنش بیشتر از بقیه ی موارد داخلی و خارجی، مقصریم.شایدم نه. یعنی به خاطر این که من الان دارم در باره ی این موضوع مینویسم، زندگی من کیریه؟ در دید من آره و در دید یکی دیگه که از دور به زندگیم نگاه کنه شاید خندش بگیره و بگه نه. باید قضاوت کنیم دلیلای کیری بودن زندگی بقیه رو؟ نمیدونم. نمیدونم که روزگار کیریه یا ما کیری تصورش میکنیم یا گزینه ی دیگری هم وجود داره.



*چی شد که یاد همچین موضوعی افتادم؟ زده بودیم رو شافل که آهنگ Eleanor Rigby از بیتلز اومد. گوش که میدادم گفتم این الانور هم باید زندگیش خیلی کیری بوده باشه ها



۳ نظر:

  1. عالی گفتی...
    ولی بذار جملتو کمی آپدیتش کنم!
    روزگار دیگه کیری نیست...
    فوق کیری شده!!!

    پاسخحذف
  2. روزی روزگاری یک زندگی کیری

    پاسخحذف
  3. آره کیری کیری سیکم بو دنیانی

    پاسخحذف